بسم الله الرحمن الرحیم
نشست علمی هفته کتاب (کتاب رسانهای کهن)
معرفی شخصیت علمی شهید ثالث محمدتقی برغانی از عمای برجسته استان قزوین
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد و با آرزوی توفیقات روز افزون به استحضار میرساند نشست علمی هفته کتاب در تاریخ 24/8/1397 ساعت 10 صبح در مسجد حوزه علمیه کوثر قزوین برگزار شد. حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاجمحمدی با بیان چند حدیث در باب شناخت زندگی علما و ارزش تحقیق و معرفی کتب شخصیت شناسی عالمان استان قزوین از جمله کتاب شهدای راه فضیلت که معرفی 1000 عالم شهید نوشته علامه امینی، کتاب مینودر در دو جلد از سرهنگ ارتشی سید محمدعلی گلریز قزوینی، کتاب فرهنگ نامآوران اثر نقی افشاری که در قرن چهاردهم نگاشته شده بیش از 500 نفر از علمای قزوین را جمعآوری کرده است، بحث خود را آغاز کردند.
ترسیم نمودار علمی قزوین توسط استاد حاج محمدی با تکیه بر کتاب فرهنگ نامآوران قزوین
سخنران نشست بعد از معرفی کتاب فرهنگ نامآوران قزوین نوشته نقی افشاری نموداری از علمای قزوین که با توجه به قرون زندگی ایشان از قرن سوم تا قرن چهاردهم تقسیم شده بود بدین شرح بیان فرمودند: در قرن سوم 40 نفر، در قرن چهارم 69 نفر، در قرن پنجم 47 نفر، در قرن ششم 42 نفر، در قرن هفتم 44 نفر، در قرن هشتم 28 نفر، در قرن نهم 7 نفر، در قرن دهم 58 نفر، در قرن یازدهم 70 نفر، در قرن دوازدهم 57 نفر، در قرن سیزدهم 135 نفر و در قرن چهاردهم 155 نفر؛ که ملا محمدتقی برغانی (شخصیت مورد توجه نشست) از علمای قرن سیزدهم بودهاند. در ادامه سخنران به بیان سابقه خانواده برغانی، علمای مشهور این خاندان و انتساب این خاندان به آل بویه مواردی را بیان کردند و سپس به معرفی شخصیت ملا محمدتقی برغانی و فعالیتهای ایشان پرداختند.
متن زیر اطلاعاتی است که با توجه به موضوع جلسه در تابلو روز شمار هفته پژوهش و معرفی شخصیتهای علمی استان قزوین در روز 24/8/1397 از این شخصیت برجسته در معرض دید طلاب قرار گرفت. لازم به ذکر است که این اطلاعات در جلسه توسط سخنران نیز برای طلاب بیان شد.
روحانی شیعه ایرانی معروف به ملا محمدتقی برغانی (زاده ۱۱۷۲ برغان- قتل ۱۲۶۲، ۱۲۶۳). از مراجع تقلید شیعه و سرشناسترین دانشمند خاندان برغانی است. او توسط چند بابی و در هنگام عبادت در مسجد کشته شد، برخی او را شهید ثالث لقب دادهاند و بعضی دیگر، وی را شهید رابع نامیدهاند. برادرزادهاش طاهره «قره العین» از سوی برخی به دست داشتن در ترور وی متهم گردید. مقبرۀ محمدتقی برغانی معروف به آرامگاه شهید ثالث از جاذبههای تاریخی شهر قزوین است که در ضلع غربی میدان شهدا، خیابان سلامگاه قرار دارد.
تولد و تحصیل
در روستای «برغان» به دنیا آمد. در سال تولد وی چند قول وجود دارد. پدرش ملا محمد ملائکه و پدربزرگش ملا محمدتقی طالقانی در شمار عالمان دین بودند. وی به تشویق پدرش به تحصیل علوم دینی پرداخت. تحصیلات مقدماتی و مقداری از فقه و اصول را در نزد دانشمندان قزوین به پایان برده و آنگاه رهسپار قم میشود. در آنجا در حوزه درسی علامه محقق میرزای قمی حضور یافته و سپس به اصفهان میرود و از بزرگان این شهر، حکمت و کلام را فرا میگیرد. پس از چندی به کربلا میآید و چند سالی در درس صاحب ریاض شرکت جسته و بعد به ایران (تهران یا قزوین) باز میگردد.
در سال ۱۲۲۰ قمری به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد و به تصدّی امور مذهبی پرداخت. حوزه درس او به دلیل دقت علمی رونق یافت؛ اما پس از چندی مجدداً به عتبات بازگشت. علت بازگشت وی را دریافت اجازۀ صدور فتوی از میرزای قمی یا تبعید توسط فتحعلی شاه پس از مشاجره با ملا محمدعلی مازندرانی در یک مباحثه که در حضور شاه برگزار گردیده بود دانستهاند.
او در بازگشت به عتبات بار دیگر به درس استاد خود طباطبایی بازگشت و به توصیه او تدریس را نیز آغاز کرد. همچنین مسجدی بنام مسجد برغانی (که پس از قتل او به مسجد شهید ثالث معروف شد) بنا کرد و امامت جماعت آنرا عهدهدار شد.
وی پس از دریافت گواهی اجتهاد از سیدعلی طباطبایی و فرزند او سیدمحمد مجاهد و شیخ جعفر نجفی صاحب کتاب کشف الغطاء، مجدداً به ایران بازگشت و در قزوین ساکن شد و با برادرش مدرسه علمیه صالحیه را بنیاد نهادند. ظاهراً شاه با حضور او و برادرش در تهران مخالف بوده است.
فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی
· اجرای حدود شرعی و کمک به فقرا و درماندگان؛
· شرکت در جبهه جنگ ایران و روس در هنگام تجاوز روسها به ایران و مبارزۀ فرهنگی با مذاهب استعماری؛
· برپایی نماز جمعه (فرزندان و نوادگان او بعد از کشته شدنش، نماز جمعه قزوین را در همان مسجد و محل کشته شدنش اقامه میکردند؛
· تأسیس مسجدی به نام «جامع صغیر» که پس از کشته شدنش به «مسجد شهیدی» شهرت یافت؛
· تأسیس مسجدی در قزوین، واقع در محله «دیمج»؛
· تأسیس مدرسه علوم دینی در سه طبقه در شمال مسجد فوق؛
· تأسیس مسجدی در کربلا واقع در محله «باب السلامه».
تمامی آثار فوق تا عصر حاضر به نام او معروف است.
مقابله با بابیگری
در زمان او، فرقههای متعددی در حال شکلگیری و گسترش بود. عمدهترین آنها وهابیت و بابیه بودند که وی نقش زیادی در مبارزه با آنها داشت.
وی همچنین از صوفیان نیز به شدت انتقاد میکرد که موجب شد تا حاج میرزا آقاسی، صدر اعظم محمدشاه نظر مثبتی نسبت به وی نداشته باشد.
ترور
قتل وی در منابعی به بابیان نسبت داده شده است. در مورد نحوه کشته شدن او گفته شده شبی بر حسب عادت معمول برای خواندن نماز شب به مسجد میرفت. در حال عبادت، چند نفر از پیروان شیخیه و بابیه که تصمیم داشتند او را ترور کنند، با نیزه به وی هجوم میآوردند و هشت نقطه از گردنش را با آن مجروح میسازند که پس از انتقال به منزلش بعد از دو روز به علت شدت جراحات وارده از دنیا میرود. پیکرش در ۱۵ ذیالقعده ۱۲۶۳ یا ۱۲۶۴ (قمری) در جوار امامزاده شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد.
استادان
ملا محمد ملائکه؛ آقامحمد بیدآبادی؛ ملا علی نوری؛ محمدباقر وحید بهبهانی؛ سیدعلی طباطبایی، معروف به صاحب ریاض؛ میرزای قمی، معروف به «صاحب قوانین»؛ جعفر کاشفالغطا؛ سیدمحمد مجاهد.
آخرین نظرات