نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟
ارکان پیام رسانی، عبارتند از: پیام، پیام رسان، پیام گیر، ابزار پیام رسانی و روش پیام رسانی. هر پیامی نیز دو رکن دارد؛ محتوا و قالب. رکن اول به «چه چیز گفتن» و رکن دوم به «چگونه گفتن»، مربوط می شود. نویسندگی نیز نوعی پیام رسانی است که در بعد محتوای نوشته، باید دیدگاه یا نگاهی نو را مطرح کرد و در بعد قالب نوشته، باید نگارشی نو را به قلم آورد. از این رو، نویسنده کسی است که دیدگاهی نو یا نگاهی نو را با نگارشی نو، به خواننده انقال می دهد. نویسندگی نیز بر سه پایه زیر استوار است:
1. هنر خوب حس کردن (به ویژه خوب دیدن و خوب شنیدن).
2. هنر خوب اندیشیدن.
3. هنر خوب نوشتن. بنابراین، نویسندگی، یعنی هنر نگارش پیامی نو با بیانی نو و بدین سبب، در نویسندگی با سه عنوان روبه رو هستیم؛ 1. نویسا. 2. رونویسنده. 3. نویسنده.
قدر مجموعه گل، مرغ سحر داند و بس
که نه هر کاو ورقی خواند، معانی دانست1
در هر نوع پیام رسانی، پنج رکن زیر وجود دارند:
1. پیام.
2. پیام رسان (فرستنده).
3. پیام گیر (گیرنده).
4. ابزار پیام رسانی (رسانه).
5. روش پیام رسانی.
نخست آن که نویسندگی نیز نوعی پیام رسانی است که پیام آن، نوشته و پیام رسان آن، نویسنده و پیام گیر آن، خواننده و ابزار آن، قلم است و با روش های ویژه نویسندگی و تأثیرگذاری نوشتاری، در پایان، به صورت کتاب و مقاله و مانند آن در می آید و جلوه گری می کند.
دوم آن که خود هر پیامی نیز دو رکن دارد که یکی به «چه چیز گفتن» مربوط می شود و دیگری به «چگونه گفتن» و آن دو رکن، عبارتند از:
الف) محتوا.
ب) قالب.
بنابراین، فقط خوب بودن و حلاوت پیام، مهم نیست؛ بلکه خوب رساندن و ملاحت پیام نیز مهم است. سوم آن که در هر نوشته ای نیز باید با دو مسئله روبه رو شد و آن دو را مشاهده کرد و در غیر این صورت، شایسته است - اگر نگوییم بایسته است - دست به قلم نبریم و چیزی بر کاغذ ننشانیم و عطای این گونه نوشتن را به لقای آن ببخشیم. مسئله اول، به محتوای نوشته و مسئله دوم، به قالب نوشته مربوط می شود که عبارتند از:
1. دیدگاه یا نگاه نو.
2. نگارش نو.
با این سه نکته و مقدمه کوتاه، باید گفت: «نویسنده کسی است که دیدگاهی نو یا دیدگاهی نو را با نگارشی نو، به خواننده انتقال می دهد» و این سروده مولوی را همواره به یاد دارد و به کار می گیرد:
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وا رهد از حد جهان، بی حد و اندازه شود
بدین سبب، هر نویسنده ای به هر اندازه که پیام و نوشته خود را با بیان و کیفیت بهتر و گستره تر و کمیت بیشتری به مخاطب منتقل می سازد، به همان اندازه نیز توان نویسندگی او بیشتر است. ناگفته روشن است که آن چه در نویسندگی مهم، می نماید، نخست نگارش نو و آنگاه دیدگاه یا نگاه نو است؛ زیرا آن که دیدگاهی تازه را مطرح می کند، اما آن را با نگارشی معمولی و سطحی به قلم می آورد، نویسنده نیست و سرانجام، پژوهنده ای نواندیش است. همچنین آن که نگاهی تازه را نیز نشان می دهد؛ اما باز آن را با نگارشی تکراری و عادی، قلمی می کند، او هم نویسنده نیست و تصویرگری نو منظر است.
از همین رو، این سروده صائب تبریزی را نیز ارج می نهیم و آن را سرلوحه نگارش ها و قلم زنی های خویش قرار می دهیم؛ «دامن هر گل مگیر و گرد هر شمعی مگرد/ طالب حسن غریب و معنی بیگانه باش» و از آن چه گفته شد، به این باور دست می یابیم که برای نویسنده شدن، افزون بر نواندیش بودن یا نومنظر بودن، باید نونویس و نونگار نیز بود.
منبع: مجله پرسمان خرداد 1387، شماره 65، www.hawzah.net
آخرین نظرات